دنیای موسیقی

دنیای موسیقی با شما در زمینه های مختلف موسیقی اعم از آشنایی با سازها، اخبار موسیقی ایران و جهان، آموزش موسیقی و ... همراه خواهد بود.

دنیای موسیقی با شما در زمینه های مختلف موسیقی اعم از آشنایی با سازها، اخبار موسیقی ایران و جهان، آموزش موسیقی و ... همراه خواهد بود.

طبقه بندی موضوعی

آشنایی با موسیقی در مفاهیم روانشناسی

دوشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۶، ۱۱:۲۷ ق.ظ
آشنایی با موسیقی در مفاهیم روانشناسی

آشنایی با موسیقی در مفاهیم روانشناسی

استفادة بشر از موسیقی، امری آسان و قابل‌دسترس بوده است، چون ریتم و ملودی، به عنوان دو رکن اساسی موسیقی، در سرشت انسان وجود داشته و از طرفی آواگری‌ها و حرکات ریتمیک نیز نیازی به تکلم نداشته است. از این رو، در بیشتر قبایل ابتدایی مراسم و آیین‌های مختلف موسیقایی که وسیله‌ای برای ابراز همبستگی جمعی و از بین بردن ترس‌ها و غم‌ها و ایجاد آرامش و شادی و اراده در بین افراد قبیله بوده برگزار می‌شده است.

موسیقی زبان آرزوها، انتظارها و عواطف بشری است و هر قوم و ملتی برحسب ویژگی‌های عاطفی و فرهنگی خود، موسیقی خاصی دارد. با درک موسیقی، عواطف زیبا، همدردی و تفاهم بیشتر قلبی میسر خواهد شد.
پژوهشگران توصیه می‌کنند که والدین روزانه یک ساعت برای فرزندان کوچک خود موسیقی پخش کنند. این عمل موجب بهتر شدن وضعیت تغذیه، خواب و افزایش وزن آنها می‌شود.

آشنایی با موسیقی در مفاهیم روانشناسی
موسیقی نیازی فیزیولوژیک، ذهنی، احساسی، اجتماعی و فرهنگی در زندگی انسان است و از طریق این نیازها در تار و پود زندگی بشر وارد شده است. موسیقی رابطه زیستی و فیزیوولوژیک با مغز آدمی دارد.
ریتم، محرک بیولوژیک و ملودی مولد لذت، خوشی و خیال انگیزی است. به همین خاطر کوچکترین کنش ریتمیک و نوای موزون روح و جسم را تحریک و برانگیخته می کند.
از ابتدای نوزادی بدون آنکه آموزشی در کار باشد، توجه به ریتم و ملودی وجود دارد و مغاز هم به هماهنگی و نظم و سازماندهی اصرار و گرایش دارد. بخش های مختلفی از مغز در تجزیه و تحلیل موسیقی شرکت می کنند.
نیمکره چپ مغز با شنیدن موسیقی به تجزیه و تحلیل اصوات موسیقی می پردازد و نیمکره راست هماهنگی و کل (گشتالت...) صدا و عواطف آن را درک می کند. به بیانی دیگر نیمکره راست مغز در دریافت کلی پیام های موسیقی، ترکیب فضایی روابط و درک وحدت موسیقی موثر است.
از سوی دیگر موسیقی با عناصر ذهنی مانند تخیل، حافظه، تداعی و درآمیخته که در نتیجه از آن مقوله ای شناختی به وجود آورده است اما بیش از هر چیز موسیقی نیاز عاطفی و احساسی است.
موسیقی سیستم عواطف (قسمت لیمبیک مغز) را به سرعت تحریک می کند و به تحریک احساسی و فرافکنی حالت های درونی و هم حسی منجر می شود و در بسیاری از مواقع زندگی که کلام و بیان پاسخگو نیست، می تواند موجب همدردی و هم حسی شود.
موسیقی همینطور یک نیاز اجتماعی است، هر جا که موسیقی جاری است گروهی در کنار و گرد هم جمعند، زیرا موسیقی به راحتی می تواند احساس های مشترکی را در جمع به وجود آورد و نیروی عمومی را برانگیخته کند.
موسیقی نیروی همدلی است، به همین خاطر قدرت پیوستگی دارد و از آن می توان در تفاهم اجتماعی همدلی عمومی بهره برد. در مقیاس و دیدی وسیع تر، موسیقی طنین یکپارچگی عالم است.

استفاده از موسیقی

این پرسش همواره مطرح بوده است که هر کسی باید روزانه چه اندازه موسیقی گوش دهد؟ شنیدن موسیقی تا حدودی مانندخواندن کتاب به شرایط مختلف روحی,علاقه و نیاز و ظرفیت عصبی فرد بستگی دارد.برای استفاده از موسیقی باید به موسیقی خوب, عادت کنیم.آثار ملی و اصیل را خوب و با هشیاری درک کنیم و تنها به موسیقی برای شور و حال و یا تفنن گوش نکنیم.بنابراین با توجه به احساس ها, هیجان ها,نیاز ها و به طور کلی با توجه به حال خود باید موسیقی را نیز جزء برنامه قرار داد. چرا که مصرف بیش از حد موسیقی به خصوص موسیقی هیجانی در بعضی افراد موجب بی قیدی عاطفی, آشفتگی های ذهنی و نوسان خلقی شود. پاسخ به سوالی دیرینه ذهنم را مشغول خود ساخت و به دنبال پاسخش برآمدم؛ آیا به راستی کسانی که به موسیقی گوش می سپارند و یا ساز می نوازند مجنون و یا روان پریش و روان نژند می شوند؟ آیا عصبیت های بعضی از موسیقیدانان که در شرح حال آنها بیان می شود به دلیل پرداختن به موسیقی و غور در حالت های آن بوده است؟ هنر به طور ذاتی واجد حساسیت, انعطاف و خلاقیت است.

این خصایص مرتبط با هم در هر آفرینش هنری وجود دارد خلاقیت همیشه همراه با ظرافت و درک احساس بوده و موسیقی در میان همه هنرها به دلیل طبیعت صوتی و انرژیک, از نفوذ و حساسیت بیشتری برخوردار است. استفاده بی حد از این انرژی و صدای خیال انگیز آن حساسیت به وجود آورده و موجب تخلیه نیرو, خستگی, عصبیت و تلون احساس می شود. به خصوص وقتی که استفاده از موسیقی از حد نیاز و توان هنرمند خارج شده و این افراط تداوم پیدا کند. اما وجود این ناراحتی ها و عصبیت ها به علت شنیدن و یا پرداختن به موسیقی نیست بلکه به سبب مقدار و میزان و نوع استفاده از موسیقی است. بسیاری از موسیقیدانان و هنرمندان در عین این که واجد حساسیت, دقت و ظرافت روحی هستند با رعایت نظم, زندگی را در ید اختیار دارند.

موسیقی و پزشکی و روان پزشکی و روان شناسی

تحقیقات نشان می دهد که موسیقی از طریق تاثیر بر هورمون های مختلف, ضربان قلب و فشار خون, تغییر پتانسیل الکتریکی عضله ها و هم چنین تقویت مهارت ها و حرکات بدن و زمینه های روان شناختی وارد عمل شده است به عبارت دقیق تر موسیقی با تحریک مرکز عواطف  در مغز(سیستم لیمبیک) بر اعصاب مرکزی و خود کار  واکنش های بیو شیمی و عضلانی اثر گذاشته و همچنین با تاثیر بر حافظه و یاد آوری خاطرات و احساس های گذشته تغییراتی را در شرایط فیزیولوژیک و پزشکی بر جای می گذارد.                        
اولین گروه پژوهش ها توسط ولد  (1916) و دیسرنز (1923) انجام شد که اثر موسیقی را برسیستم اعصاب مرکزی نشان داده است اما مهم تر از آن تحقیق جامعی بود که توسط دای نو (1977) و هوج (1980) صورت گرفت. این دو محرک اثر موسیقی محرک و آرام بخش را بر واکنش های اعصاب خودکار مانند ضربان قلب,نبض, فشار خون, تنفس, واکنش های پوستی و عضلانی و امواج مغزی بررسی کردند. آن ها در پایان دریافتند که موسیقی آرام بخش, میزان ضربان قلب و نبض و فشار خون را کاهش می دهد و از اضطراب و نگرانی بیماران می کاهد. پس از آن ها پژوهشگران دیگری چون جکبسون (1974) و ولپ (1965) با تحقیقات خود یافته های آنان را تایید کردند.محقق دیگری به نام گلدشتاین  (1985) تاثیر موسیقی انتخابی را بر سیستم لیمبیک و مرکز کنترل دستگاه عصبی خودکار(اتونومیک) مطالعه کرد و اثر آن را در تحریک این منطقه و تسکین رفتار نشان داد.

آرامش روانی با موسیقی طبیعت


ضرب آهنگ و حرکت منظم امواج دریا, سکوت و آرامش سبزهزار و بیشه زار با نغمه پرندگان و صدای جیرجیرک ها در جنگل هم می توانند احساس آرامش طبیعت را به وجود آدمی منتقل سازند. امواج دریا طراوت زندگی را منتشر می کند. صلابت و قدرت آن, روح را تسلیم جریان و سیر خود می کند و آن را در بستر خود آرام می سازد.میگنا دات آی آر. آن گاه که در حالت تمرین تن آرامی و تمرکز ذهنی به صدای امواج گوش می سپاریم و دم و بازدم خود را با آنها هماهنگ می کنیمپس از دقایقی با روح خود, جزئی از امواج دریا می شویم و با آن به وحدت و یگانگی می رسیم, وحدتی که پراکندگی و تصورات مشوش ذهن را در خود حل می کند.به دلیل آرامشی که طبیعت به روح آدمی می بخشد قطعه های زیادی براساس اصوات آن ضبط و منشر گردیده که مورد استفاده اهل تمرکز و مراقبه درونی است.

موسیقی و خلق

پین (1967) دریافت که افراد با خلق ثابت  موسیقی کلاسیک را نسبت به انواع دیگر موسیقی مانند پاپ و جاز ترجیح می دهند و افراد با خلق بیمار و روان نژند به موسیقی رومانتیک که جنبه احساسی آن بیشتر استعلاقه بیشتری نشان می دهند.
بومن (1960) انتخاب موسیقی نوجوانان را در رابطه با وضعیت اقتصادی –اجتماعی آن ها بررسی کرد. نتایج نشان داد نوجوانان با سطح اجتماعی-اقتصادی بالا موسیقی کلاسیک را بیشتر انتخاب کردند.

طبقه بندی عاطفی تم های موسیقی
طبیعی است که می توان تم های فرعی بسیاری ایجاد کرد اما اصلی ترین آنها شامل گروه های زیر می شود:

1)آرام بخش

2)فرح بخش

3) حزین

4)هیجانی(هیستریکال)

5)نیروبخش

6)شیدایی

7)خواب آور(سبک ساز)


تم های آرامبخش:
تم موسیقی آرام بخش ملایم,یکنواخت و ریتم آن آرام است.این تم حالت عاطفی خاصی ندارد,به عبارتی شور و حالی به وجود نمی آورد و یا کسی را تحریک نمی کند و در خود فرو نمی آورد و یا کسی را تحریک نمی کند و در خود فرو نمی برد مهم ترین خصیصه ملودی آرام بخش این است که هیچ احساس و هیجان خاصی را القا نمی کند. ریتم و گردش های ملودیک آرام و یکنواخت آن در فواصل بزرگ کمک می کند تا از سرعت و فشار خیالات و هیجان ها و خستگی ها بکاهد و با آهسته کردن احساس و هیجان در گردش ها و فواصل مطبوع و بزرگ حالتی آرام و خوشایند و بدون هیجان و غلبه احساسی ایجاد می کند.

تم های نیرو بخش: در این تم ها ریتم پر قدرت و ملودی های محرک با احساس مثبت و مطبوع بیشتر از آن چه روحیه را هیجانی کند, انرژی و نیرو می بخشد.این قطعه ها همانند یک شوک خوشایند و مطبوع, افسردگی, سستی و بی حالی را به تحرک تبدیل می کند و احساس توانایی, تسلط و اراده به وجود می آورد. در تم های نیرو بخش, ریتم نقش اساسی دارد. ضرب آهنگ قدرتمند و بارز آن با ریتم هیجانی(هیستریک) متفاوت است. در موسیقی هیجانی, تحرک توام با هیجان زدگی بی قراری و نوسان خلقی است و حالت توانایی و یا ثبات"من" احساس نمی شود اما در تم های نیروبخش ثبات و نیرو احساس می شود.از موسیقی نیروبخش می توان در کاهش بی حالی و اندوه و افسردگی استفاده کرد. انرژی سرعت و قدرت تم های نیروبخش رکود,یکنواختی و افسردگی روح را کاهش می دهد.

 

تم های شیدایی:
معرف سرخوشی و شور و نشاط بیش از حد است.
بعضی از چهار مضراب ها و ضربی های موسیقی ایرانی استعداد القای چنین حالتی را داراست.

تم های حزین: لحن تم های حزین غم انگیز است و شکوه و شکایت دارد و در شنونده احساس ناکامی را تداعی می کند. ارتعاشات این تم اغلب تداعی کننده خاطراتی از ناملایمات گذشته است.

تم های هیجانی: هیجان، واکنش انفعالی شدی و فوری است که غالبا با تظاهرات بارز اعصاب خودکار و واکنش های فیزیولوژیک همراه است.این تم میل به جنبش و حرکت را به وجود می آورد. این تم ها بیشتر مورد پسند جوانان است. اگر ملودی های زیبای اینگونه مضامین با متانت ارائه شوند و ساز آرایی مناسبی پیدا کنند، اثرات ارزنده ای خواهد شد.

تم های شاد و فرحبخش:
تم هایی هستند که شادمانی و نشاط را توأم با آرامش منتقل می سازند، این تم ها باعث انبساط خاطر و سرزندگی می شوند. تم های فرخبخش احساس شادکامی را برای کار و فعالیت افزایش می دهند.

رابطه موسیقی با DNA  انسان ها

پژوهشگران انگلیسی کشف کردند که علاقه به سبک موسیقی خاص در انسان ها بر روی DNA  آنها نوشته شده است. محققان نوکیا و کالج کینگ لندن به منظور کشف فاکتور های ژنتیکی که با فاکتور های محیطی تداخل کرده و ذائقه موسیقایی هر فرد را می سازد, در عادات موسیقی گوش دادن بر روی حدود چهار هزار دو قلوی همسان و غیر همسان کاوش کردند. نتایج این تحقیقات نشان داد که علاقه به موسیقی پاپ, راک, هوی متال, جاز و یا موسیقی کلاسیک مثل آهنگهای بتهون همگی بر روی ژن های انسان نوشته شده است. میگنا دات آی آر.به طوری که در علاقمندی به گوش دادن موسیقی پاپ, کلاسیک و هیپ نقش کدهای ژنتیکی برابر با 53% است همچنین نقش ژن ها ذر میزان علاقه به موسیقی جاز 46% است. این در حالی است که تاثیر گذاری ژن ها در علاقه به گوش دادن موسیقی های سبک راک و هوی متال تنها 40% است و نقش فاکتور های محیطی مثل آموزش خانوادگی و تجربیات شخصی در میزان علاقه مندی به این موسیقی برابر با 60% است. فاکتور های ژنتیکی در میزان علاقه به موسیقی فولک و قومی بسیار اندکی را ایفا می کند به طوری که کروموزمها تنها مسئول 24% از ذائقه گوش دادن به این سبک موسیقی هستندو فاکتور های محیطی بیشترین نقش را ایفا می کنند.

نتیجه گیری


•    موسیقی  به عنوان یک راه درمان برای انواع بیماریهای روحی و روانی مانند اسکیزفرنی، افسردگی و دیگر اختلالات وهمچنین انواع بیماریهای جسمی مانند بیماریهای سخت من جمله سرطان قابل استفاده می باشد.

•    بنابراین انواع موسیقی، مانند موسیقیهای شاد، حزین انگیز، خلسه آور اثرات متفاوتی بر روی سیستم عصبی و سایر مناطق مغز دارد.

•    از موسیقی درمانی می توان بعنوان مکمل دارو درمانی استفاده کرد.

•    موسیقی قومی رایج در ایران، تأثیر درمانی ندارد و بیش تراثر القایی و تلفیقی دارد و به بازسازی نیاز دارد

•    عادت به موسیقی هیجان انگیز اثر نامطلوب دارد و اراده را ضعیف می کند.

•    عادت به موسیقی تأثر برانگیز خلق را نااستوار و هوش را کم می کند .

•    به طور کلی موسیقی از طریق مغز بر هورمون های مختلف اثر می کند. موسیقی آرام بخش برهورمون های استرس اثر می گذارد و تنش وفشار را با ایجاد امواج آلفا کم می کند.

البته موسیقی بر محتوای فکر و اندیشه اثر نمی گذارد و قدرت حل مسئله را ندارد. صرفاً با کم و زیاد کردن فعالیت امواج مغزی وترشح هورمون ها بر حالات و خلقیات اثر می کند و با ایجاد نشاط و روحیه سیستم ایمنی بدن را در برابر استرس قوی تر کند.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی