دنیای موسیقی

دنیای موسیقی با شما در زمینه های مختلف موسیقی اعم از آشنایی با سازها، اخبار موسیقی ایران و جهان، آموزش موسیقی و ... همراه خواهد بود.

دنیای موسیقی با شما در زمینه های مختلف موسیقی اعم از آشنایی با سازها، اخبار موسیقی ایران و جهان، آموزش موسیقی و ... همراه خواهد بود.

طبقه بندی موضوعی

پاسخ به سوالهای جامع و متداول پیانو توسط جوزف هافمن

سه شنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۷، ۰۲:۲۵ ب.ظ

جوزف هافمن


سوال – آیا تمرین پشت یک پیانوی خوب ، با یک پیانوی بد تفاوت خاصی دارد؟

برای تمرین باید از بهترین پیانوی ممکن استفاده کرد. ممکن است وقتی برای دیگران اجرا می کنید ، پیانوی بد در اختیار شما باشد. اما این مساله به اندازه عادت کردن به یک پیانوی ضعیف که هر کلاویه آن نیروی خاصی احتیاج دارد و احتمالاً کوک نیز ندارد ، به شما آسیب نخواهد رساند.

 

این پیانو ، گوش موسیقی شما علاوه بر انگشتانتان خراب می کند. همانطور که قبلاً هم اشاره کردم ، یادگیری به معنای اکتساب عادت است ؛ عادت به تفکر و عادت به تعمل ، با یک پیانوی بد نمی توان عادات خوبی کسب کرد ، هر چند شما زمینه آنرا هم داشته باشید. 

از اینرو توصیه من استفاده از پیانوی خوب ، با کلاویه های تمیز ، صندلی مناسب بهمراه تمرکز ذهنی است. که این پیشنهاد تنها در کنار استعداد و معلم ذهنی خوب معنی می دهد.


سوال – آیا برای هنرجویان پیشرفته که کار کنسرتی انجام می کنند ، بهتر نیست روی یک پیانوی سفت تمرین کنند تا عضلات دست و انگشتانشان تقویت شود و نیز برای آنکه بتوانند پاساژهای سبک را که بسیار تکرار می شوند ( برای نمونه در کارهای شوپن ) بهتر بنوازند ، پشت یک پیانوی نرم تمرین کنند؟

هر نوع افراط و تفریطی در تمرین بر یادگیری اثر نامطلوب می گذارد. پیانویی که خیلی سفت باشد ، انگشتان را بیش از حد سفت و خسته می کند ، حال آنکه پیانوی نرم نیز کنترل انگشتان را خراب می کند. سعی کنید پشت پیانویی تمرین کنید که حتی المقدور مشابه پیانوی کنسرتی شما باشد تا در هنگام اجرای نهایی ، دچار خستگی زودرس و از دست دادن کنترل انگشتانتان نشوید.


سوال – آیا درست است که که باید مکانیزم پیانو تا حدی سفت باشد

مکانیزم پیانو باید تا حدی سفت باشد که کلاویه ها زیر انگشتانتان <<احساس>> کنید ، ولی اگر از این حد سفت تر باشد برای عملکرد انگشتانتان خطرناک است و ممکن است به دستتان آسیب برساند.


سوال – آیا بهتر نیست که هنرجوی مبتدی پشت پیانوی سفت تری تمرین کنند؟

این مساله بستگی به سن و توان فیزیکی هنرجوی مبتدی دارد. لفظ <<سفتی>> و <<نرمی>> پیانو ، کاملا نسبی است که به معنای نیروی مقاوم موجود در برابر دستان نوازنده می باشد. این نیرو باید به اندازه ای باشد که نوازنده ، حتی در ظریفترین نتها ، کلاویه را زیر انگشت خود <<حس>> کند. اگر پیانو بیش از حد سفت باشد ، به ناچار مجبوریم از عضلات شانه نیز استفاده کنیم ( که نباید جز در موارد خاصی از آن استفاده شود ) و این امر ممکن است به دست آسیبی دائمی برساند.


سوال – آیا استفاده از وسایل مکانیکی مانند پیانوی بیصدا برای افزایش سرعت دست هنرجویان فایده ای در بر دارد؟ یا اینکه باید استفاده از آنها مختص به یک دوره خاص آموزش باشد؟

موسیقی یک زبان است ، شومان می گوید : "نمی توان از یک فرد لال سخن گفتن آموخت" اگر هدف ما رسیدن به تکنیک موسیقی زنده و رنگارنگی باشد که به کمک آن افکار و احساساتمان را بیان کنیم ، استفاده از پیانوی بی صدا منطقی نیست من به شخصه ، هرگز از پیانوی بی صدا استفاده نکرده ام.


سوال – آیا به عنوان یک قاعده کلی می توان گفت که باید با هر نت ملودی ، یک پدال را گرفت؟

پدال ها را می باید بلافاصله بعد از فشردن کلاویه گرفت ، و گرنه صدای نت قبلی با نت جدید مخلوط شده ، صدای بدی ایجاد می کند. این یک قاعده کلی است. البته استثناهایی هم وجود دارد که آهنگساز از اختلاط نتها هدف خاصی داشته باشد.


سوال – کاربرد پدال Damper چیست؟

کار آن امتداد دادن نتهایی است که امکان نگه داشتن آنها با انگشت میسر نباشد. اما در عین حال ، وسیله ای بسیار مناسب برای رنگ آمیزی قطعه است. مورد استفاده آن باید توسط گوش تعیین شود.


سوال – لطفاً چگونگی استفاده از پدال را بیان فرمایید. برخی قطعات هیچ نشانه ای زیر میزانها ندارند که مورد استفاده از پدال را مشخص کنند آیا قانونی در این رابطه وجود دارد؟

چنانچه کاربرد هنری پدال را در ذهن داشته باشیم ، باید عرض کنم که متاسفانه هیچ قانون کلی و خاصی در این رابطه وجود ندارد. نقاشی را مجسم کنید که روی پالت خود رنگها را با هم ترکیب می کند تا سایه یا ته رنگ خاصی را بدست آورد. او می داند که ترکیب آبی و زرد سبز می شود و از اختلاط قرمز و آبی می توان رنگ بنفش ساخت ، اما اینها رنگهای اصلی هستند و به ندرت می توان ازآنها استفاده کرد. برای بدست آوردن سایه های مختلف ، نقاش باید از چشم و احساس خود کمک بگیرد. نقش گوش نوازنده در ست مانند چشم نقاش است. بطور کلی ، اینکه کوچکترین شائبه ای از آمیزش ناخواسته نتها وجود داشته باشد بایذ از گرفتن پدال پرهیز نمود ، و بهترین راه برای جلوگیری از این مساله اینست که پدال را << بعد >> از فشردن کلاویه مربوطه بگیریم و همزمان با فشردن نت بعدی قطع کنیم. ممکن است لازم شود در همین لحظه پدال دوباره فشرده شود و این توالی باید تا زمانی که تغییر در هارمونی یا نتهای گذرا داشته باشیم ادامه یابد.


سوال – آیا می توان موسیقی باخ را نیز با پدال زد؟

جواب – هیچ موسیقی خاصی وجود ندارد که در آن استفاده از پدال ممنوع باشد ، حتی اگر بافت قطعه به گونه ای باشد که به پدال احتیاجی نداشته باشد ، که به ندرت چنین است. نوازنده می تواند از پدال برای گرفتن نتهای یک هارمونی که دستش به تمام آن نمی رسد استفاده کند. 

اتفاقاً ، در موسیقی باخ ، پدال بسیار مهم است. چرا که با استفاده درست و بجا از آن می توان صدایی مشابه ارگ ایجاد کرد. باید بگویم که اهمییت پدال در موسیقی باخ به اندازه سایرین است و توصیه می کنم که در استفاده از آن بسیار دقت شود تا ماهییت چند صدایی بودن موسیقی باخ در پدال گیریها محو نشود.


سوال – من دوست دارم از همان ابتدا که قطعه جدیدی را فرا می گیرم روی آن پدال بگذارم ولی معلم من معتقد است که باید اول یاد بگیرم آواز قطعه را در بیاورم ، آیا حق با اوست؟

شما « دوست دارید » پدال بگیرید؟ یعنی توی روی معلمتان بایستید؟ پس چرا شما معلم نمی شوید؟ کسانی که در حین تحصیل به فکر خرسندی خود می باشند ، احتیاجی به معلم ندارند. آنها نیاز به انظباط دارند. شما بهتر است ، فرمانبرداری را یاد بگیرید حتی اگر به نصایح معلمتان گوش دادید و نتیجه هم نگرفتید ، باز حقی ندارید و تنها می توانید معلم دیگری بگیرید. ولی او نیز به احتمال زیاد با معلم قبلی چندان تفاوت ندارد. از اینرو ، بار دیگر می گویم ؛ شما باید فرمانبرداری بیاموزید.


سوال – آیا می توان از پدال Damper و پدال چپ بصورت همزمان استفاده کرد ، یا این کار به پیانو آسیب می رساند؟

از آنجا که مکانیزم این دو پدال کاملاً مستقل و جدا از هم می باشد ، چنانچه ویژگی خاص قسمتی از قطعه ایجاب کند ، می توانید ، از هر دو پدال همزمان استفاده کنید. 


سوال – آیا عبارت p را باید به کمک پدال چپ اجرا کرد یا تنها از طریق انگشتان؟

وظیفه پدال چپ ، تغییر کیفیت صدا است نه کمیت آن. لذا هرگز نباید از آن برای بوجود آوردن دینامیسمهای ضعیف استفاده کرد. برای نرم کردن صدا تنها باید انگشتان را کمتر بلند کرده ، نیروی کمتری اعمال کنیم. پدال چپ تنها زمانی استفاده می شود که نرمی صدا با تغییرات رنگ آمیزی همراه باشد. 


سوال – آیا باید Gavotte در لا ماژور اثر Gluck-Brahms را بدون پدال چپ اجرا کرد؟ و آیا استفاده آزادانه از آن از پدال چپ ، باعث تنبلی هنرجو در اجرای دینامیسمهای ضعیف نمی شود؟

سوال اول شما بسیار کلی است ، چرا که هیچ قطعه ای در موسیقی وجود ندارد که تماماً با پدال چپ اجرا شود. از این پدال باید تنها در تغییر رنگ استفاده کرد. به کار بردن دایم و بیش از حد پدال چپ موجب نادیده گرفتن دینامیسم پیانیسیمو می گردد و از اینرو باید از آن پرهیز کرد.


سوال – صدای پیانو من آنقدر بلند است که موجب اعتراض اطرافیان من شده است و به من نصیحت می کنند که از پدال چپ استفاده کنم. از اینرو بیشتر مواقع اینچنین می کنم. ولی اینک از اجرای قطعه بدون پدال چپ واهمه دارم. چه توصیه ای دارید؟

بهتر است که از کارخانه سازنده خواهش کنید که مکانیزم پیانوی شما را تغییر دهد ، بخاطر دارم یکبار دچار این مشکل شده بودم که نمی توانستم قطعه ای را بدون آنکه پایم روی پدال چپ باشد، بنوازم و این ناتوانی فیزیکی ، معلول استفاده مکرر و بیش از حد پدال چپ است.


سوالاتی در مورد چگونگی انجام تمرینات​


سوال – بهترین چیز برای آغاز تمرینات صبحگاهی چیست؟ 

تمرین خود را با کار تکنیکی شروع کنید. ابتدا گامها را در تمام تونالیته ها و هر یک را دو بار به خوبی بنوازید ؛ بار اول آهسته ، بار دوم کمی تندتر. سرعت را در حدی نگه دارید که مطمئن باشید انگشتان یکنواخت و هماهنگ هستند ، نتی را اشتباه نمی زنید و نیز انگشت گذاریهایتان کاملاً صحیح است. عادت کردن به اشتباه زدن گامها به مراتب آسانتر از درست زدن آنهاست.

ممکن است شما عادت کرده باشید که نت خاصی را در اجراهایتان اشتباه بزنید ، لذا سعی کنید با شکل گیری چنین عاداتی ، از ریشه مقابله کنید. سپس گامها را از مچ بنوازید. یعنی به آهستگی و بدون آنکه خود را خسته کنید ، دست خود را تا می توانید بالا بیاورید. بعد از این اتود چرنی یا کرامر را بنوازید ، سپس باخ و سرانجام موتزارت ، بتهوون ، شوپن و غیره.

اگر وقت دارید یک ساعت را در صبح به کار تکنیکی اختصاص دهید و یک ساعت را نیز روی قسمتهای مشکل درستان کار کنید. بعد ازظهر نیز یک ساعت دیگر تمرین کنید و اینبار توجه خود را معطوف به درک موسیقی کنید. به این معنی که اکنون باید آنچه را از صبح از نظر تکنیکی بدست آورده اید ، از لحاظ موسیقیایی به کار بگیرید ، به عبارتی تواناییهای مکانیکی خود را با درکی که ذهنتان شکل گرفته ، ادغام کنید. 


سوال – چه مدت زمانی از تمرین باید به کارهای تکنیکی اختصاص یابد؟ من روزانه 3 ساعت تمرین میکنم ، چگونه باید این زمان را تقسیم بندی کنم؟

تمرینات تکنیکی خالص که در آنها تنها انگشتان در گیرند و نه مغز و قلب شما ، باید بسیار محدود باشد و یا اصلاً انجام نشود. اگر شما ، همانطور که گفتید روزی سه ساعت تمرین می کنید 

پیشنهاد من این است که دو ساعت متوالی ، صبح تمرین کنید و یک ساعت بعد از ظهر. صبح ، همواره بهترین ساعت برای کار است. سعی کنید بین آن وقفه ای نیفتد ، چرا که باعث می شود ارتباطی که با پیانو برقرار کرده اید قطع شود و برای برقراری مجدد آن وقت زیادی می برد. بعدازظهر که قسمت عمده کار را انجام داده اید ، می توانید با آزادی بیشتری تمرین کنید ، ولی این آزادی نیز نباید بدون حد و مرز باشد. 


سوال – آیا برای آنکه پیشرفت کنم باید فقط به تمرینات تکنیکی بپردازم و یا تمرینات من کلی باشد؟

تمرینات تکنیکی باید یک چهارم کل زمان تمرین شما را به خود اختصاص دهد. دو چهارم از زمان را باید روی تکه ها و نقاط مشکل و مساله ساز قطعه ای که در حال مطالعه هستید ، کار کنید در یک چهارم می باید این تکه ها را مرتب کرده ، در جای مناسب خود در قطعه قرار دهید ، تا تمرین جزئیات باعث از دست دادن دید کلی شما نسبت به قطعه نگردد. 


سوال – آیا در حین تمرینات تکنیکی محض ، می توانم کتاب یا مجله ای را نیز مقابل خود بگذارم و همزمان آنرا نیز مطالعه کنم؟

ممکن است سوال شما برای کسانی که تا بحال به این مساله فکر نکرده اند بسیار مسخره و غیر معقول جلوه کند. با این حال ، بسیاری را می شناسم که این جنایت را در حق خود مرتکب می شوند. من قویاً هنرجویان را از این عادت مخرب بر حذر می دارم. بهتر است نصف زمان لازم را تمرین کنید ، اما حواستان کاملاً جمع باشد. حتی مسائل کاملاً تکنیکی نیز باید از طریق گوش و چشم به موتور مرکزی مغز انتقال پیدا کند تا نتایج تکنیکی مطلوبی در پی داشته باشد. 

چنانچه مغز مشغول فعالیت دیگری باشد ، نسبت به کار جدید ، حساسیتی از خود نشان می دهد ، از اینرو تمرین شما ، تنها وقت تلف کردن است. چنانچه بدنبال نتیجه مطلوبی هستند ، نه تنها نباید چیزی بخوانید ، بلکه نباید حتی به مساله دیگری فکر بکنید. تمرکز ، اولین حرف از الفبای موفقیت است.

سوال – آیا اگر به جای چهار ساعت ، هشت ساعت تمرین کنم ، که اکنون همین اندازه نیز تمرین می کنم ، سریعتر پیشرفت نمی کنم؟ 

تمرین بیش از اندازه در روز برای فرد آثار نامطلوبی دارد ، چرا که تمرین زمانی بازدهی دارد که با تمرکز کامل فکری انجام شود و این تمرکز تنها در مدت زمان مشخصی باقی می ماند. 

برخی تمرکز خود را زودتر از دیگران از دست می دهند و برخی کندتر. اما در هر حال زمانی که تمرکز شما از دست رفت ، ادامه دادن تمرین مانند شل کردن پیچی است که آنرا به زحمت سفت کرده ایم. به محض اینکه احساس کردید که علاقه تان را به تمرین از دست داده اید ، تمرین را متوقف کنید. توجه کنید کمیت تمرین زمانی ارزشمند است که در کنار کیفیت مطلوب قرار گیرد. توجه ، تمرکز و تخصیص وقت تنها پارامترهای مهم تمرین هستند، نه مدت زمان تمرین.


سوال – آیا زمانی که دستان سرد و سفت هستند ، می توان برای گرم کردن آنها ، بلافاصله قطعات دشوار و سنگینی را اجرا کرد؟ 

فشار آوردن به دستان سرد همواره می تواند با خطر خستگی مفرط دستان روبرو شود ، در حالیکه گرم کردن تدریجی دستان از چنین خطری مبراست. زمانی که دستانتان سرد است ، به آرامی تمرین کنید و تنها چناچه دستان ، دما و انعطاف پذیری طبیعی خود را بدست آوردند ، سرعت و نیرو را افزایش دهید. این کار ممکن است که نیم ساعت یا سه ربع بطول انجامد. می توان با گذاشتن دستان در آب گرم ، سرعت فرآیند را افزایش داد. اما نباید این کار را زیاد تکرار کرد ، چرا که ممکن است به اعصاب دست آسیب برساند.


سوال – آیا بلند شمردن به نواختن هنرجو آسیب می رساند؟ آیا صدای بلند شمردن مانع از شنیدن صدای صحیح نت فشرده شده نمی گردد؟

بلند شمردن به هیچ عنوان مضر نیست ، علی الخصوص زمانی که هنرجو درگیر مسائل زمانبندی و ریتم باشد. زمانی که هنرجو بر این قسمت درک و تسلط کافی پیدا کرد ، باید بلند شمردن را به تدریج کم کرده و در آخر کاملاً ترک کرد. بلند شنیدن در حین تمرین کردن بسیار ارزشمند است چرا که درک ریتم را بهتر از هر چیز دیگری ، گسترش می دهد. 


سوال – آیا تمامی مطالعات پیانو باید قطعاً با مطالعه گامها شروع شود؟

گامها را نباید تا زمانی که هنرجو بر چگونگی لمس کلاویه ها و فشردن آنها تسلط نیافته است ، شروع کرد. از همه مهمتر ، هنرجو باید عملکرد انگشت شست را در اجرای گامها کاملاً درک کرده باشد. در این مقطع ، تمرین گام بسیار حائز اهمییت است. 

چرا که نه تنها انگشتان تقویت می کند ، بلکه گوش موسیقی را برای درک تونالیته ها و محدودیتهای کلی پیانو قدرتمند می گرداند. 


سوال – آیا شما معتقدید که هنرجو باید همه پانزده گام ماژور را بلد باشد ، یا آنکه تمرین گامهای غیر هارمونیک راضروری نمی دانید؟

هنرجو باید تمام موارد لازم را بداند ، تا در صورت لزوم بتواند از آن استفاده کند. توصیه من این است که تمام گامها را همانطور که نوشته شده اند ، تمرین کنید.


سوال – در هنگام مطالعه یک قطعه جدید ، کدام روش را بهتر می دانید ؛ تمرین جداگانه هر دست ، یا تمرین کردن بصورت دو دستی؟

وفتی برای اولین بار با قطعه ای مواجه می شوید ، باید هر دو دست را وارد عمل شوند تا بتوان یک تصویر کلی از قطعه را در ذهن ایجاد کرد. البته اگر تکنیک هنرجو برای انجام این وظیفه ، کافی نباشد ، باید ایجاد این تصویر ، بصورت جداگانه توسط هر دو دست انجام شود.


سوال – برای فراگیری کامل یک قطعه ، آیا می توان هر دست را بصورت جداگانه تمرین کرد؟

وقتی تصویر کلی قطعه در ذهن شما نقش بست ، خوبست هر دست را جداگانه تمرین کنید تا بتوانید روی هر دو دست بطور کامل تمرکز کنید با این حال ، زمانی که هر دست وظیفه خود را به درستی درک کرد ، باید هر دو دست با هم تمرین کنند تا هدف موزیکال تمرین فراهم شود.


سوال – آیا مطالعه یک قطعه باید دور از پیانو انجام شود؟

برای مطالعه یک قطعه چهار راه وجود دارد :

1.پشت پیانو به همراه نت موسیقی

2.بدور از پیانو به همراه نت موسیقی

3.پشت پیانو بدون نت موسیقی

4.بدور از پیانو بدون نت موسیقی

روش 2 و 4 بی شک از لحاظ ذهنی ، سنگینترین و خسته کننده ترین روش می باشند ، اما در عین حال بهترین راه برای پرورش ذهن و « دید » می باشند که بسیار حائز اهمییت است.


سوال – قطعه Auf dem wasser zu singin شوبرت – لیست را باید با چه سرعتی اجرا کرد؟ چه قطعات مدرنی را بعد از Zephyr اثر Bendel پیشنهاد می کنید؟

حتی اگر به مترونوم اعتقاد داشتم ، که ندارم ، باز هم نمی توانستم سرعت دقیقی را برای شما و یا هر فرد دیگری معین کنم چرا که سرعت ، بستگی کامل به تکنیک فرد و کیفیت سونوریته او دارد. بعنوان قطعه مدرن ، مجموعه دو جلدی Russian piano music از انتشارات G.Schirmer نیویورک را معرفی می کنم. قطعات گنجانده شده در این مجموعه از نظر سختی و دشواری متنوع می باشند و شما می توانید قطعه ای را که متناسب با توان خودتان باشد ، در آن پیدا کنید. 


سوال – بهترین راه رسیدن به تمپوی بالا چیست؟

شنیدن اجرای قطعه توسط فرد دیگری که آنرا سریع می نوازد کمک شایانی می کند ، این کار تصویر ذهنی قطعه را شکل می دهد که از شرایط اساسی کسب توانایی نواختن قطعه است. 

البته راههای دیگری هم هست که هر فرد باید برای خود پیدا کند ؛ می توان از تمپوی پایین شروع کرد و به تدریج تمپو را زیاد کرد تا به حداکثر توان خود برسید ، یا اینکه از همان ابتدا با تمپوی سریع قطعه را نواخت ، هر چند ممکن است نواقصی وجود داشته باشد ، ولی با تکرار و اجرای مکرر قطعه می توان به تدریج این نواقص را از میان برد. 

اینکه کدام راه برای شما مناسبتر است هیچکس نمی تواند به شما بگوید بلکه این غریزه موسیقی خود شماست که می تواند راهنمایتان باشد. اگر هوشمندانه از آن استفاده کنید. 


سوال – آیا این وقت تلف کردن نیست که قطعه ای را چندین ماه ، به آهستگی یک مبتدی ولی با تمرکز بالا نواخت؟ من وقتی چنین می کنم و به تدریج تمپو را بالا می برم احساس می کنم نمی توانم با سرعت دلخواهی که مد نظرم بوده است بنوازم. آیا در این لحظه بهتر نیست قطعه را دوباره آهسته اجرا کنم؟ من خودم ترجیح می دهم با این روش تمرین کنم ، اما شنیده ام که مطالعه طولانی مدت یک قطعه انسان را « فسیل » می کند. در ضمن پیشنهاد می کنید که تمرین با پدال انجام شود یا بدون آن؟

جواب – تمرین آهسته ، بی شک پایه و اساس رسیدن به تمپوی سریع است ؛ اما این مساله ، در زمان کوتاهی حاصل نمی شود. در حین انجام تمرینات آهسته باید هر از چند گاهی با سرعت بالا هم تمرین کرد ، هر چند ممکن است تمیزی قطعه به خطر بیفتد اما این معضل با بازگشت به سرعت آهسته ، برطرف می شود.

برای اجرای سریع یک قطعه باید ابتدا سریع فکر کردن را یاد گرفت و این آمادگی ذهنی با اجرای سریع قطعه ، البته هر از چند گاهی ، بدست می آید. برای جلوگیری از « فسیل » شدن باید همیشه قطعات متنوعی را در دست مطالعه داشته باشید. در مورد پدال ، پیشنهاد می کنم که از همان اولین بار تمرین ، پدال گیری را مصرانه انجام دهید ، هر چند در تمرینات انگشتان هرگز نباید پدال گرفت.


سوال – چرا نواختن پیانو و تنفس در حین آن با هم مرتبط هستند؟ و این مساله تا چه حد باید تمرین شود؟

تنفس در حین نواختن پیانو ، همانند تنفس در انجام هر فعالیت فیزیکی دیگری حائز اهمییت است ، علی الخصوص در قطعاتی که نیازمند نیروی عضلانی بیشتری هستند. این فعالییتها ، ضربان قلب را تندتر کرده ، سرعت تنفس نیز بالا میرود که به طبع آن معمولاً تنفس از راه دهان انجام می شود. نوازندگان در در این شرایط ، از طریق دهان تنفس می کنند و این مساله عموماً بی اختیار صورت می گیرد. تنفس با دهان باز ، چیزی نیست که فرا گرفته شود ، بلکه امری کاملاً طبیعی است. با این حال من پیشنهاد می کنم که تا جای ممکن ، تنفس از راه بینی انجام شود. این تنفس سودمندتر از تنفس از راه دهان است و بعلاوه به مغز نیز طراوت می دهد. زمانی که فعالیت فیزیکی از حدی سنگینتر می شود ، دیگر نه پیشنهاد من و نه هیچ کس دیگر می تواند مورد توجه قرار گیرد ، طبیعت و غریزه شما ، بهترین و راحتترین راه را خود پیدا خواهد کرد.


سوال – آیا میتوانم در تعطیلات یکماهه کریسمس ، تمرینات را متوقف کرده ، استراحت کنم؟

اگر شما در بهار و تابستان و پاییز به خوبی تمرین کرده باشید و برای پیشرفت خود تلاش کرده باشید ، می توانید یکماه بطور کامل استراحت کرده و تمرینات خود را کنار بگذارید.

این وقفه ، نیرو و اشتیاق شما را طراوت می بخشد و پس از شروع دوباره تمرینات در می یابید که نه تنها چیزی از دست نداده اید ، بلکه حتی جهشی می یابید که اگر تمام مدت استراحت ، با ذهنی خسته به آن نمی رسیدید. تمرین با ذهن و بدن خسته امکان شکل گیری عادات بد را بسیار بالا می برد و از آنجا که « یادگیری ، در واقع کسب عادات است » باید از هر مساله ای که به غفلت و عدم توجه به اکتساب عادات نادرست بینجامد پرهیز کرد. با تکرار نمی توان یک عادت بد را به یک حسن تبدیل کرد.


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی